السَّلَامُ عَلَى عَوْنِ بْنِ عَبْدِ اللَّهِ بْنِ جَعْفَرٍ الطَّیَّارِ فِی الْجِنَانِ حَلِیفِ الْإِیمَانِ وَ مُنَازِلِ الْأَقْرَانِ النَّاصِحِ لِلرَّحْمَنِ التَّالِی لِلْمَثَانِی وَ الْقُرْآنِ لَعَنَ اللَّهُ قَاتِلَهُ عَبْدَ اللَّهِ بْنَ قُطْبَهَ النَّبْهَانِیَّ
نوهی جعفر طیار بود. شیر از دختر شیرخدا نوشیده بود. کسی که زینب مادر او باشد، برای حسین کشته خواهد شد؛ این یک امر حتمی است.
عبدالله دو فرزند خود؛ محمد و عون را به یاری حسین علیه السلام فرستاد و سفارش کرد که از آن سرور دفاع نمایند.روز عاشورا فرا رسید علی اکبر با رفتنش همه را داغ دار کرده بود دیگر وقت فداکاری زینب رسیده بود، اما جهاد اعظمی بر عهده ی زینب بود که تازه از شام عاشورا تا شام پر بلا بود. اما در بین کشتگان کربلا هم باید از زینب کبری علیهاالسلام نشانی باشد.عون را فراخواند و چشمانش را که دید فهمید که خودش تشنه تر است به شهادت ؛ موهایش را شانه زد و لباس رزم بر تنش کرد و خدمت برادر رسید که یا ایها العزیز تقبل منی هذا القلیل،مادر و پسر و حسین باهم گریستند و برادر هدیه خواهر را رد نکرد و اذن میدان داد ، عون عازم میدان جهاد شد و در هنگام جنگیدن این رجز را خواند:
انْ تُنْکِرُونى فَانا ابْنُ جَعْفرٍ شهید صِدْقٍ فِى الجنانِ ازْهَرِ
درباره این سایت